okr چیست؟
روشهای مدیریت شرکتهایی مانند گوگل،توییتر لینکدین،اوبر و.. برای اکثر شرکتهای دیگر تعجب آور وهیجان انگیز است. همچنین رمز موفقیت و کار آمدی شرکتهای فوق همواره باعث مباهات شرکتهای دیگر می باشد.
باید بدانید که این شرکت ها از روندی به نام okr برای مدیریت اهداف و برنامه های خود استفاده می کنند که در ادامه به توضیح بیشتری از OKRخواهیم پرداخت.
قبل از تعریف OKR باید به دو سوال زیر پاسخ داده شود:
- برای کسب چه چیزی می خواهم تلاش کنم؟
- به چه طریق متوجه رسیدن به هدف تعیین شده شوم؟
OKR چیست؟
سازمانها و شرکتها در حرفه خود، اهدافی را دنبال میکنند و پیوسته در پی هماهنگی بین افراد سازمان خود هستند. بی شک هرچه که آن سازمان وسیع تر باشد و زیر مجموعههای بیشتری داشته باشد؛ امکان پیچیدگی بیشتری برای ابداع هماهنگی در بین افراد جهت پیش بردن اهداف وجود دارد و لازمه صرف زمان زیادی است. در این زمان استفاده از OKR میتواند نقش زیادی در جهت ابداع هماهنگی در سازمان اعمال می کند.
OKR مخفف عبارت Objective & Key Results بوده و به معنای “اهداف و نتایج کلیدی”است.
در مدل او کی آر، راه حل هایی برای پیگیری اهداف تعریف و ارزیابی نتیجه آنها حسب معمول به صورت فصلی (3ماهه) و سالانه وجود دارد.
تکنیک OKR که ایدهی آن برای اولین بار در سال 1970توسط اندی گراو (Andy Grove) در شرکت اینتل بیان شد، مدیریت بر مبنای نتایج کلیدی و اهداف است. نزدیک به ۳ دهه سال بعد در سال 1999 جان دوئر(John Doerr) در کمپانی بزرگ گوگل با یک سری تغییرات آن را ارایه داد.
شرکت گوگل با استفاده از روش OKR توانست تعداد کارمندان خود را از حدود 40 نفر به حدود 6000 نفر افزایش دهد و دو دهه است که از این راه، جهت پیش بردن هدفهای سازمانی خود استفاده میکند.
البته اینطور نیست که تنها شرکتهای عرضه دهنده سرویسهای دیجیتالی و آنلاین از سیستم OKR استفاده کنند؛ شرکتهایی مانند تارگت ،المارت و گاردین هم با کمک از روش OKR اهداف سازمانی خود را مدیریت میکنند.
اوکی آر در واقع یک فرآیند مدیریت رهبری بسیار موفق است که هدف آن پیوند دپارتمان،سازمان، تیم و اشخاص و یک معیار برای اندازهگیری میزان دستیابی به اهداف و تبدیل معیارهای کیفی به پارامترهای کمی است.
سیستم OKR فقط برای سازمانها کاربرد ندارد و بلکه میتوان از روش OKR برای پیش بردن اهداف فردی هم استفاده کرد. در سیستم OKR، اهداف سازمان کاملا ملموس، شفاف و دقیق توصیف میشود و هر شخص با اطلاع از مسئولیتهای و وظایف مربوط به خود، برای شکل گیری این اهداف مشخص تلاش میکند.
مشخص کردن اهداف در روش OKR باعث میشود هر فرد وظایف خود را بشناسد و با تمرکز کامل به انجام دادن وظایفش مشغول شود.
در این روند یک رهبر و یا مدیر وجود دارد که تیم را راهنمایی و رهبری میکند. نمره قابل قبول برای هر OKR بین 0/6 تا 0/7 است. اگر افراد نمره 1 بگیرند؛ به این معناست که OKR آنها به مقدار کافی جاه طلبانه نبوده است.
از طرفی دیگر اگر افراد نمراتی در بازه 0 تا 0/3 بگیرند؛ بدین معنا است که OKR منطقی توصیف نشده و رسیدن به آن محال بوده است. توصیف مشورتی و منطقی این معیار ها یکی از عوامل اصلی موفقیت متد OKR است.
ویژگی های یک برنامه OKR خوب چیست؟
با توجه به مواردی که گفته شده، باید پیش از شروع هر فصل، معیار و اهداف دستیابی برای هر فرد مشخص شود. در بهره برداری از OKR باید توجه داشته باشید که این روند به هیچ وجه به معنی ارزیابی کارکنان نیست. یعنی OKR به عنوان ابزاری برای رویارویی با کارکنان نبوده و بلعکس باید سبب افزایش بهرهوری و ابداع انگیزه شود. چند نکته در مورد OKR ها بسیار مهم و داری اهمیت است و در اصل می توان آن ها را از ویژگی های یک او کی آر مناسب دانست:
معیار های رسیدن به این اهداف باید کاملا منطقی تهیه شوند و ابزار لازم برای دستیابی به آنها باید موجود باشد. این اهداف نه باید دست نیافتنی و رویایی باشند و نه باید ساده و پیش پا افتاده باشند.
روش OKR باید یک روش پاداش محور (Bonus) برای کارمندان باشد و اگر این اهداف تایید نشد به عنوان جریمه لحاظ نشود.